آنکه رطب چیند. که رطب از نخل بازکند. ربایندۀ رطب از نخل: در باغچۀ گل قصب چین گردن زده زنگی رطب چین. نظامی. رطب چینی که با نخلم ستیزد ز من جز خار هیچش برنخیزد. نظامی. رطب چین درآمد زدوشینه خواب دماغی پرآتش دهانی پرآب. نظامی
آنکه رطب چیند. که رطب از نخل بازکند. ربایندۀ رطب از نخل: در باغچۀ گل قصب چین گردن زده زنگی رطب چین. نظامی. رطب چینی که با نخلم ستیزد ز من جز خار هیچش برنخیزد. نظامی. رطب چین درآمد زدوشینه خواب دماغی پرآتش دهانی پرآب. نظامی